در جشن تابستانه یکی از مدارس که به جشن خیس در بین بچه ها شهرت داشت ، نوید ۱۰ ساله، با چشمانی پر از اشتیاق به رقص ،شادی و آب بازی هم کلاسی هایش نگاه میکرد. بیماری قلبی همیشه او را از این لحظات دور نگه داشته بود.
با نگاهی ملتمسانه از معلمش خواست بگذار چند ثانیه کوتاه از این جشن را تجربه کند.
معلم ، دستش را رها کرد، نوید به میان جمعیت رفت. ابتدا آرام حرکت کرد، اما کمکم رها شد و در میان فواره آب ها چرخید و چرخید و رقصید.